زمانی که شرکت ها سیستم هزینه یابی خود را تغییر داده و از سیستم هزینه یابی بر مبنای فعالیت استفاده می کنند، از لحاظ تصمیم گیری های قیمت گذاری محصولات در شرایط مناسب تری قرار می گیرند. تجزیه و تحلیل ها درباره بهای تمام شده محصولات در برخی موارد با اصطلاح تحلیل استراتژیک بهای تمام شده مورد اشاره قرار می گیرد، زیرا تصمیمات استراتژیکی نظیر “قیمت گذاری” و “انتخاب ترکیب محصولات” با پشتیبانی این قبیل تحلیل ها اتخاذ می شود.
در تحلیل استراتژیک بهای تمام شده، فعالیت هایی که موجب تولید محصولات یا خدمات ارزشمند واحد انتفاعی است، مشخص و این مجموعه مرتبط با هم زنجیره ارزش نامیده می شود. سپس در این تحلیل محرک های هزینه ای که تعیین کننده هزینه هر فعالیت است تعیین می گردد. نهایتا” در تحلیل استراتژیک بهای تمام شده، امکانات افزایش توان رقابت واحد انتفاعی مورد بررسی قرار می گیرد. توان رقابت واحد انتفاعی را می توان از طریق انتخاب ترکیبی از تصمیمات قیمت گذاری، کنترل محرک های هزینه و تجدیدنظر در ترکیب محصولات تولیدی افزایش داد.
علاوه بر مزایای ذکر شده برای سیستم مدیریت هزینه، اعمال این سیستم موجب شده است که حسابداری مدیریت به عنوان سیستم مدیریت هزینه شناخته شود. سیستم مدیریت هزینه ابزاری برای برنامه ریزی و کنترل محسوب می شود که هدف های زیر را دنبال می کند:
- اندازه گیری هزینه منابعی که در اجرای فعالیت های اصلی واحد انتفاعی مصرف می شود.
- تشخیص و حذف هزینه هایی که ارزش افزوده ایجاد نمی کند. این هزینه ها مربوط به فعالیت هایی است که می توان آنها را بدون وارد شدن لطمه به کیفیت محصولات، عملکرد یا ارزش های موردنظر حذف کرد.
- تعیین کارایی و اثربخشی تمامی فعالیت هایی که در واحد انتفاعی انجام می شود.
- تشخیص و ارزیابی فعالیت های جدیدی که می تواند عملکرد آتی سازمان را بهبود بخشد.
با توجه به موارد مذکور در بالا می توان حسابداری بهای تمام شده را با سیستم مدیریت هزینه به شرح زیر مقایسه کرد. حسابداری بهای تمام شده به دیدگاه های تاریخی توجه دارد و کانون توجه آن گزارش بهای تمام شده است، درحالی که سیستم مدیریت هزینه نقش با اهمیتی را در برنامه ریزی و همچنین مدیریت و کاهش هزینه ایفا می کند.
هزینه های بدون ارزش افزوده
تاکید سیستم مدیریت هزینه بر فعالیت ها موجب می شود که مدیریت، هزینه های بدون ارزش افزوده را شناسایی و فعالیت های موجد آن را حذف کند. در کارخانه های تولیدی از ابتدای ورود مواد خام به کارخانه تا ارسال کالا به بازار فروش آن، زمان به پنج طریق زیر صرف می گردد که هزینه های قابل توجهی بدون ایجاد ارزش افزوده در آنها واقع می شود:
- زمان اجرای فرایند تولید : زمانی که طی آن فعالیت تبدیل انجام می شود.
- زمان بازرسی : زمانی که برای حصول اطمینان از مطلوبیت کیفیت محصولات صرف می شود.
- زمان جابه جایی : زمانی که برای جابه جایی مواد خام، کالای نیمه ساخته و کالای ساخته شده بین عملیات مختلف صرف می شود.
- زمان انتظار : زمانی که مواد خام یا کالای نیمه ساخته برای عملیات بعدی منتظر می ماند.
- زمان انبارداری : زمانی که طی آن مواد یا کالاهای آماده فروش قبل از فرایندهای بعدی یا ارسال برای مشتریان در انبار نگهداری می شود.